بعد از حضرت ختمی مرتبت(ص)، امام رضا(ع) بهترین فرصت را برای مناظره، گفت و گوی بین الادیانی و گفتمان فرهنگی و علمی داشتند. مناظرات علمی، کارساز و توام با اصول گفت و گو در دوره ولایتعهدی و حضور امام رضا(ع) در ایران، در دنیای آن روز بهترین تبلیغ برای مبانی فکری اسلام راستین بود. از همین رو امام رضا(ع) را می توان امام گفت و گو و مناظره دانست.

 علی بن موسی الرضا(ع)، امام «گفت وگو» است/ وجود روح علمی و احترام در مناظرات امام رضا با سران ادیان

حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباس نصیری فرد، مدرس دانشگاه و رئیس مجمع تبیین و ترویج تمدن نوین اسلامی در گفت و با قدس آنلاین از اصول و مبانی مناظره و گفت و گو در سیره امام هشتم(ع) می گوید.

*مناظره و گفت و گو در اسلام چه جایگاه و اهمیتی دارد؟

از زمانی که اسلام به عنوان دینی جامع ودارای فرهنگ وتمدن مستقلی در کنار دیگر ادیان بزرگ آسمانی مسیحیت ویهودیت حیات خود را آغاز کرد، جهت دفاع وتبیین اصول اعتقادی خود وارد مباحثات ومناظرات سازنده‏ای با پیروان ادیانی شد که در محیط اجتماعی خود با آنان در ارتباط بود.

قرآن کریم به عنوان رکنی از ارکان اصلی معرفت دینی مسلمانان اوّلین سنگ بنای برخورد های مستدل را با اهل کتاب پایه ریزی کرد وبا ارائه چهره صحیحی از حضرت عیسی(ع) زمینه گفت و گوی بین الأدیان را پایه گذاری کرد.

در دین اسلام بحث دیالوگ هم در قرآن کریم و هم سیره پیامبر اسلام(ص) مورد تاکید قرار گرفته است. خداوند متعال در قرآن کریم می­فرماید: « بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم...» هرگاه از این دعوت، سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم!»

رشد ارتباطات، پیشرفت دانش و سربرآوردن مکتب‌های رقیب فکری در جهان جدید، دین داران را به چالشی بزرگ فراخوانده است و تمامی پیروان ادیان به یک اندازه در این چالش سهیم هستند. بنابراین روشن است که گفت‌وگوی بین دینی در این رویارویی و تقابل، مهم و راه گشا است. مهم‌ترین دستاورد گفت‌وگو زمانی حاصل خواهد شد که هدف‌های مشترک عملی و نظری میان طرفین گفت‌وگو را در نظر گرفته و به درک اندیشه‌های یکدیگر در فضایی آرام و مترقی همت گماشت. در نتیجه گفت‌وگوی ادیان زمینه‌ساز گفت‌وگوی میان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها خواهد شد.

امروزه نیز در کنار دیگر مسائل جدید کلامی که فرا روی متکلّمان اسلامی قرار دارد، گفت و گوی بین ادیان وتفاهم حوزه های فرهنگی بین اسلام ومسیحیت به عنوان دو دین بزرگ جهان معاصر از ضرورت های عصر جدید است.

گستره و سرعت تحولات دنیای مدرن چالش‌های مشترک بسیاری را پیش روی پیروان ادیان مختلف نهاده است و گفت‌وگو مناسب‌ترین طریقی است که پیروان ادیان را به سمت شناخت بهتر یکدیگر و چالش‌های مشترک‌شان رهنمون می‌شود.در همین راستا دین اسلام پیروانش را به جستجو برای یافتن حقیقت فرا می‌خواند، ایران نیز از  دیرباز مهد هم‌نشینی مسالمت آمیز تمدن‌ها و ادیان گوناگون بوده است.

*امام رضا علیه السلام در مواجهه با سران و پیروان ادیان و مذاهب از چه رویکردی در گفت و گو استفاده می کردند؟

امام رضا(ع)همواره از ظرفیت گفت وگوی بین الادیانی و مناطره با مخالفین استفاده می کردند. یکی از پرشورترین و پررنگ‌ترین مصادیق بارز احیا و تبیین معارف اسلامی به وسیله اهل بیت(ع)، توجه وِیژه‌آنان به تشکیل جلسات رسمی و غیررسمی مناظره و احتجاج بود. این بخش از فعالیت‌آنان به اندازه‌ای در تاریخ اسلام، انعکاس شفاف داشته است که می‌توان چندین جلد کتاب قطور در این زمینه گردآورد. در دوره امام رضا(ع) ظرفیت گفت وگوی بین الادیانی در ایران برای ایشان شکل گرفته و به یک معنا در اوج قرار گرفت. این ظرفیت گفتگویی که در حضور امام رضا(ع) فراهم شد را در احوالات امامان دیگر به این وسعت و گستردگی نداریم به همین جهت در پاره ای از نوشته ها و آثار می بینید که امام رضا(ع) را امام گفت وگو می نامند.

امام رضا علیه السلام در مناظرات مختلف خود نشان دادند که گفتگو یکی از مؤثرترین و کارآمدترین ابزارهای تعامل بین فرهنگ‌های مختلف، ادیان مختلف و تمدنهای مختلف است.مناظرات و گفت‌وگوهای امام رضا(ع) دشمنی‌ها را برطرف می‌کرد و رهبران ادیان با ملایمت و ملاطفتی که امام رضا(ع) داشت با دین اسلام به خوبی آشنا می‌شدند.

دوران امامت امام رضا(ع)، دوره ی طلایی گفتگو و مناظره و اثبات برتری آموزه های قرآنی-اسلامی، به ویژه اسلام شیعی و دکترین امامت و نیاز دین به حجت و واسطه ی زنده و روزآمد میان خلق و خالق است و مناظره های رضوی(ع) آوردگاه عرضه ی فکر اهل بیت(ع) از اسلام است.مهم ترین مناظره های بین الادیانی و بین المذاهبی رضوی(ع) را که در ضمن هشت مجلس به نقل شیخ صدوق(ره) در کتاب «عیون أخبار الرضا» تجلّی یافته است.

اقتدار علمی امام رضا علیه السلام و شخصیت انسانی آن حضرت موجب شده بود که امام از روح بلند و آزادگی علمی والایی برخوردار باشند. بر اثر این روح علمی، در سراسر مناظره از هر گونه امر ناشایست و ناروا پیراسته و به همه ارزشها و فضیلت های زیبا آراسته بود نه جدل در کار بود و نه حیله، نه مخاصمه و نه هیاهو، نه لغزشی و نه غفلت و نه هیچ امر نادرست دیگر. به جهت همین آزادگی و روح علمی است که امام رضا علیه السلام در هیچ یک از مناظراتشان نخست سوال نمی کنند بلکه ابتدا به طرف مقابل می گویند سوال داری بپرس. این امر بیانگر این است که آن حضرت قادر به پاسخگوئی هر سوالی بوده و اسلام دینی است که پاسخگوی همه نیازهای بشر است .

زمانی که امام علیه السلام مناظره را به پایان می رساند رو به روسای ادیان می کرد و به آنها می فرمود : ای قوم ! اگر در میان شما کسی مخالف اسلام است و سوالی دارد هر سوالی را که می خواهد بدون هیچ خجالتی مطرح کند.

*اصول و مبانی روشی امام رضا علیه السلام در مناظره و گفتگو بین الادیان چه بود؟

روش های مورد استفاده امام رضا علیه السلام در گفتگو و مناظره با صاحبان ادیان دیگر و مخالفان اسلام استفاده از روش های عقلی و استدلالی بود. حضرت در مواجهه و مناظره با زنادقه و ملحدان که به هیچ کتابی یا خدایی معتقد نبودند، از روش عقلی و استدلال بهره می جستند. همچنین با اهل کتاب از طریق استدلال عقلی و بر اساس مشترکات دینی به رفع اشکالات و به اثبات حقانیت اسلام می پرداختند. روش دیگر امام در گفتگو و مناظره، تکیه بر اصول مشترک بین ادیان بود که در مناظره با اهل کتاب مباحثی چون توحید، پیامبران الهی و نزول کتاب های آسمانی مطرح می شد و با استناد به همین امور، حقانیت آن اثبات می شد. همچنین مبنای دیگر امام رضا علیه السلام این بود که به عقائد و مقدسات طرف گفتگو و مناظره احترام گذاشته و به آن توهین نمی کرد.

امام رضا علیه السلام همیشه در مناظرات و برخوردهایشان متوجه طرف مقابل بود و برآن اساس عمل می کرد. مثلا در برخورد با علمای ادیان دیگر یا از روش عقلی و استدلالی استفاده می کرد یا از روش نقلی یعنی ارجاع به کتب مقدس خودشان و اقوال بزرگان آنها استفاده می نمود. اما در مناظره با متکلمان اسلامی علاوه بر توسل جستن به استدلال عقلی از آیات قرآن و اقوال شخصیت های تاریخی بهره می جست. آنچه که در مناظره با سلیمان مروزی، مامون و علی بن جهم اتفاق افتاد دلیل بر این مطلب است.

از روش های دیگر امام رضا علیه السلام  در گفتگو و مناظره توجه به این نکته بود که به کلام و منابع قابل قبول طرف مناظره استناد می کردند . اگر در مناظره یک طرف چیزی بگوید و طرف دیگر چیز دیگر و هر کدام منبع طرف مقابل را قبول نداشته باشد گفتگو به سرانجام نمی رسد.

*مبانی اخلاقی امام رضا علیه السلام در گفتگوی بین الادیانی و مناظره با  مخالفین چه بوده است؟

امام رضا علیه السلام در گفتگو و مناظره تاکید زیادی به تکریم طرف مناظره داشتند. تکریم طرف مناظره یکی دیگر از روش های مهم اخلاقی امام رضا علیه السلام بوده است. امام رضا علیه السلام در حین مناظره، هیچگاه طرف مقابل را تحقیر نمی کردند و حتی اگر اطرافیان به تمسخر طرف مناظره اقدام می نمودند و می خندیدند، آنها را دعوت به ملایمت می نمودند؛ چنان که در مناظره امام و سلیمان مروزی رخ نمود. آنگاه که امام علیه السلام تمام راه های جواب را بر سلیمان بست و سلیمان شروع به تناقض گویی کرده همه حاضران در جلسه به سلیمان خندیدند. امام رو به مردم کرد و از آنها خواست نسبت به سلیمان ملایمت به خرج دهند و پس از آن گفتگو را ادامه دادند.همچنین امام در مناظرات هدفش صرفاً تعلیم و هدایت به حق بود از این رو در مناظره با عمران که گاهی به او می فرمود « آیا مطلب را فهمیدی ؟

یکی دیگر از اصولی که می توان از روند مناظرات امام رضا علیه السلام به دست آورد، داشتن سعه صدر و تحمل نظرات دیگران است. پذیرش این مساله که دیگران هم حق دارند آزادانه فکر کنند و هر چه خواستند بگویند و این را گامی مثبت و مقدماتی در ایجاد ارتباط و گفتگو با افراد دیگر می دانستند. عدم تحمل آرا و عقاید دیگران نه تنها باعث گفتگو نمی شود بلکه سبب دوری و بد بینی به یکدیگر نیز می شود. خلاصه اینکه مصداق اکمل حلم وبردباری حضرت در مناظرات با رهبران ادیان دیده می‌شود؛ برخورد حلیمانه و بردباری حکیمانه وبرقراری ارتباط با آنها با توجه به معیارهای خودشان واز کتابهای خودشان بوده است؛ این خود یکی از بارز ترین مصادیق از بردباری در سیره است که اولاً پیشنهاد حضور را با حضور آنها می‌پذیرد؛ ثانیاً براساس منطق ومعیار طرف او گفتگو را بر قرار می‌فرماید.

*با توجه به سیره اهل بیت علیهم السلام در گفتگوی بین الادیان، شما ضرورت این عمل پسندیده در این عصر و زمان چگونه تفسیر می کنید؟

یکی از ضرورت‌های عصر حاضر مسئله گفتگوی ادیان با یکدیگر است؛ باید اذعان کنیم که شناخت صحیح ادیان از یکدیگر و درک انگیزه ها، گرایشها و باورها، به ایجاد و تثبیت صلح و آرامش کمک خواهد کرد . تعامل و تفاهم ادیان نقش سازنده و تعیین کننده ای در کاهش مخاصمات و منازعات دارد، بی تردید ادیان علاوه بر نقش ارزنده ای که دربازدارندگی از کشمکش‌ها دارند، در راستای سازندگی  و بالندگی نیز مؤثر هستند .

مشکل بشریت در حال حاضر هم همین است که با یکدیگر گفت‌وگو نمی کنند که باعث کشیده شدن جنگ ها به حیطه مذهب و دین هم شده است. قرآن کریم آغازگر و تعلیم دهنده گفتگوی ادیان است و در کنار حکمت، برهان و موعظۀ حسنه، اتخاذ روش جدال به نیکوترین وجه را به پیامبر و مؤمنان دستور داده است. به فرمایش قرآن جدال احسن یا جدال به نیکوترین روش، نوعی از گفت‌وگو میان مؤمنان و مخالفان است که بر انگیزه و هدف الهی، مقدمات صحیح و مقبول نزد دو طرف و روش‌های پسندیده و رعایت اخلاق نیکو به‌ویژه آداب مناظره متکی باشد. خداوند در آیه 125 سوره نحل می‌فرماید: وَ جَدِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ؛ یعنی با آنان به بهترین روش جدال کن. در آیه 46 سوره عنکبوت هم آمده است: وَ لَا تُجَدِلُواْ أَهْلَ الْکِتَبِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ؛ با اهل کتاب ، به جز با بهترین روش ممکن ، جدال مکن.

در حقیقت گفت و گو و مناظره با ادیان دیگر بخشی از تمدن اصیل اسلامی و فرهنگ دینی ما به شمار می رود و در سیره پیامبر(ص) وامامان معصوم(ع) نیز جلوه‌گر شده است.

برای بسط گفتگوی ادیان پیش از هر اقدام دیگری باید ذهنیت‌ها را اصلاح و معطوف پذیرش دیگران وهمچنین دیگر اندیشه ها کنیم. فرهنگ گفت و گوی مسالمت آمیز باید در جامعه و در بین مردم و نخبگان علمی و دینی و اندیشمندان و عالمان توسعه یابد تا بتوان فرهنگ اسلامی و دینی و شیعی را گسترش دهیم.

مهمترین گفتگوهای عصرحاضر را می توان گفتگوهای دینی دانست؛ چرا که ادیان باید به یکدیگر نزدیک شود تا درک میان آنها حاصل شود و از سوی دیگر گفتگو ضرورت یک جامعه است. از آنجا که تمام پیروان و مؤمنان ادیان به ارزشها و اعتقادات دین خود باور دارند، گفتگوی دینی با هدف نزدیکی پیروان ادیان بسیار ضروری است. گفتگو باعث می شود که آنها درک کنند مهمترین هدف تمام ادیان هدایت انسان به یک زندگی بهتر و جامعه بهتر است.

اوضاع پر تنش جهان اسلام کشورهای اسلامی را درموقعیتی قرارداده که بیش ازپیش نیازمند گردهم آمدن و کنارنهادن تفرقه ونزاع هستند. گفتگو امروزه با توجه به درگیریهای منطقه ای، و ظهور گروههای تکفیری ضرورت بیشتری یافته است. با توجه به این تغییرات و نیز اهمیت آینده بشر برروی زمین نیاز به تجدید مفهوم گفتگو میان همه فرقه‌های امت اسلامی ملموس‌تر شده است. از مهمترین عواملی که تهدیدی بزرگ برای همگرایی جهان اسلام به شمار می‌رود، تفرقه ناشی از انگیزه‌های دینی بوده که برخی ازحاملان فکرشرعی درآن سهیم هستند.

اتحاد مذاهب، جمع میان معتقدات مورد اختلاف نیست بلکه، هدف از آن اشاعه جو الفت و تعاون و کنارنهادن تعصب و نزاع است و این امری است که محقق ساختن آن امکان پذیر است. فطرت بشر نیز متمایل به این توافق و اتحاد است به ویژه، زمانی که علما برای ایجاد فضای تفاهم و همبستگی، که بر احترام و پذیرش یکدیگر، قبول همزیستی با پیروان دیگر مذاهب امت اسلامی استوار است، تلاش کنند. برای دستیابی به ثمره این نشست‌ها وگفتگوها، باید طرح‌های تقریبی را از مقام نظر به مقام عمل رساند و آن را در جامعه اسلامی فعال ساخته و پیاده نمود. مسلمانان باید به اصل اتحاد امت اسلام و پرهیز از تفرقه و درگیری میان مسلمانان پایبند بوده و بدانند که عزت آنان در گرو عمل به فرمان الهی اخوت و برداری دینی است.

*نقش اندیشه های تقریبی امام خمینی ومقام معظم رهبری در وحدت دینی و مذهبی را چگونه ارزیابی می کنید؟

از جمله ویژگی‌های تفکر کلان‌نگر راهبردی امام خمینی و مقام معظم رهبری، توجه به امت اسلامی به عنوان مجموعه ای اثر گذار و کارآمد در جهان پر تلاطم در قرن اخیر بود.

حضرت امام با طرح استراتژی وحدت بین شیعه و سنی، نه تنها دشمنان را در یکی از نقاط آسیب‌پذیر که می‌توانست دستمایه دشمنان برای توقف یا کند کردن حرکت انقلاب گردد، خلع ید کرد، بلکه با استفاده از پتانسیل بسیار زیادی که از این اتحاد و همبستگی ایجاد شد، به حرکت انقلابی و الهی خویش سرعت بخشید و همواره در استمرار نهضت و انقلاب اسلامی به عنوان یک مسئله استراتژیک، مردم و مسئولان را به آن توجه داد. امام خمینی پیامدهای تفرقه را به خوبی شناخته بود و می‌دانست که تفرقه در میان ملل اسلامی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی تأثیرات منفی بسیاری بر جای گذاشته است که رفع آنها بسیار مشکل است و نیاز به زمان زیادی دارد و تنها راه جلوگیری از صدمات ناشی از این تفرقه، وحدت، برادری و انسجام ملی و اسلامی است که باید حول محور اسلام و تعالیم حیات‌بخش آن صورت گیرد. از نتایج بعدی وحدت، وحشت دشمنان اسلام و قدرت‌های جهانخوار شرق و غرب است؛ زیرا آنها از وحدت بیش از یک میلیارد مسلمان وحشت دارند و با تمام قوا مستقیما و یا به دست عمال منحرف خود، به این اختلاف دامن می‌زنند تا بر مقدارت مسلمانان جهان مسلط و بر آنها حکومت نموده و ذخایر بی‌پایان آنها را چپاول نمایند. اما با وحدت کلمه ملت مسلمان ایران و وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام  یک کار بزرگ محیرالعقول دیگر واقع شد و آن اینکه دست آمریکا و دست انگلستان و شوروی و همه این‌ها از خزائن ما کوتاه شد.

بر همین اساس، سالهاست که اتحاد جهان اسالم از جمله اصلی ترین و بنیادیترین موضوعات در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری بوده و همواره ایشان در بیانات و پیامهای خویش با توصیه به علما، روشنفکران، برجستگان سیاسی و آحاد امت اسلامی بر شکل گیری وحدت جوامع و دولتهای اسالمی تأکید داشتهاند. به ویژه در شرایطی که تغییر و تحول نظام بین الملل در حال رخ دادن است و نظم جدیدی در حال شکلگیری است، دنیای اسلام  میتواند با استفاده از ظرفیتها و تواناییهای موجود و دوری جستن از نقاط ضعف، نقش فعالی را در این شرایط جدید ایفا کند. ایشان معتقدند که نظم مستقر حاکم قبلی دنیا در حال تغییر و تبدیل است و تقریب و وحدت بین ادیان و مذاهب از ضروریات می باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.